آبــ ریـ ــــزان

یک کربلاء ع ط ش . . .!

آبــ ریـ ــــزان

یک کربلاء ع ط ش . . .!

آبــ ریـ ــــزان

".....کناره‌گیر در دنیا، همانند کناره‌گیری کوچ‌کننده از آن،

و نگرنده به دنیا، به دیدة ترسندگان از آن،

آرزوهایت از آن (دنیا) بازداشته شده

و همت و تلاشت از آرایش‌هایش برگرفته شده،

از شادمانی‌اش به سان چشمی که بر آن چیزی بخورد و

آب‌ریــــ ـــزان

شده و بسته گردد،

چشم پوشیده و اشتیاقت در مورد آخرت شناخته شده و مشهور است....."

قسمتی از زیارت ناحیه ی مقدسه،

در وصف ثارالله ....

از زبان ِ آقای زمانمان...

.


اَللّهُمَّ یا رَبِّ نَشکوُ غَیبَةَ نَبِیّنا وَ قِلّةَ ناصِرنا،


وَ کَثْرَةَ عَدُوِّنا و شِدَّةَ الزَّمانِ عَلَیْنا،


وَ وُقَوعَ الفِتَن بِنا وَ تَظاهُرَ اْلخَلْقِ عَلَیْنا،


اَللّهُمُّ صَلِّ عَلی محمّد وَ آل محمّدٍ


وَ فَرِّج ذلِکْ بِفَرَجٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ،


وَ نَصْرٍ وَ حَقٍّ تُظْهِرُهُ....
.
.
+این جا،نظرات تایید نمیشوند !

بایگانی

مقر فرماندهی

عدالت !

دوشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۷، ۰۳:۰۱ ب.ظ

به زور قفسه های فریزر را باز میکردم و میگشتم دنبال چیزی که میخواستم!
این بار‌
بر عکس همیشه جای غرغر کردن که چرا این یخچال انقدر پُر است،
به این فکر کردم که چه شد که خدا تصمیم گرفت ما جز آن در صد کمی از مردم باشیم که از گرسنگی نمی میریم!
کارتن خواب نیستیم!از فقر دنده هایمان به شکممان نچسبیده!معتاد نیستیم!

واقعا چرا من سقفی بالای سرم دارم...خانواده دارم....امنیت دارم و آرامش ...

من می توانستم جای آن کودکانی باشم که در آفریقا هر لحظه جان می دهند ....
میشد که زیر بمباران بمیرم ...
میشد که آن دخترک فلسطینی باشم ...

میشد در میانمار باشم و به جرم مسلمان بودنم
جنازه ام را زیر آفتاب پهن کنند !!


چرا راه دور .... ؟؟
من می توانستم دست فروش ِ خیابان های تهران باشم...
میشد که لنگ اجاره خانه باشیم ...


میشد که آتنا باشم ....
ستایش باشم ...
بنیتا باشم ...
هزاران نفسِ قربانی ِ "فقر" ...


دوست ندارم در هیچ کجا پا بگذارم ...
فضایی که بیشترین استرس را به من وارد میکند،مترو است!!از دیدن بچه های کوچک که چشم هایشان التماس میکند،همیشه به هم میریزم ....
همیشه ...
و با خودم فکر میکنم که چه شد که خدا این همه دل آشوبگی را از من دور کرد ‌...؟؟؟
استاد میگفت هر چه اینجا راحت تری ،
آن دنیا
بیچاره تری .......!!!


+مثلا این سوال هم پیش میاد که چرا من یه داداش ندارم که برام ۵۰ میلیارد وثیقه بذاره از زندان درم بیاره :/
میشد که منم رئیس جمهور باشم و با داداشم و وزیرام همگی با هم از پول مردم بخوریم :)

یا نماینده مجلس باشم و بیفتم روی "اعتماد مردم به حکومت اسلامی" و جرواجرش کنم !!!!

البته میتونستم اون قاضیه هم باشم که پول میگیره و زیر رای رو امضا میکنه !!
واقعا سوال مهم تر اینه که من چرا از مسئولین صادق،درستکار،متقی،با اخلاص و دلسوز این مملکت نیستم ؟؟؟؟؟؟؟؟

.

.

++اختلاف طبقاتی در مملکتمان جار می زند .... !!

با گرانی ها،سرمایه می آید روی سرمایه های سرمایه داران ؛

و فقر روی دست تهی دستان !!....

شما خود حدیث مفصل بخوانید از این مجمل ...

۹۷/۰۶/۰۵
عاکف...