گل ....
شنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۵۳ ق.ظ
فقط یک لحظه تصور کن ....
تصور کن ....
فقط "تصور" ....
که شب میلادت،با یک بغل گل تازه که البته عطرش میان عطر ِ سیب ِ مست کننده ی حرم گمشده ،
به سمت ضریحت بدوم تا به بهانه دادن گل به روی مــآهت،خودم را در آغوشت رها کنم . . .
تو خودت گلی ح س ی ن ....
گل ها ذره ای زیبایی به تو اضافه نمی کنند ...
ما فقط گل ها را کنار تو میچینیم تا عالمیان ببینند هر گلی کنار تو چهره می بازد .....
صل الله علیک یا اباعبدالله .....
هزاران سلام و درود خدا بر تو ح س ی ن ....
چقــــــــــــــــــــدر آرامش بخش که تو هستی ...
که می توان با تو حرف زد ....
که می توان با تو آرام شد ..........
ح س ی ن ِ جـــآن . . . .
تولدت مبارک ما ......
عیدتان مبارک :)
ببینید
۹۹/۰۱/۰۹