من کم تر از آنم که به پای تو بیفتم!عالم شده سجاده و افتاده به پایت....
جمعه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۵۲ ق.ظ
دیشب فقط فکر کردم ....
که کربلایی...
شب جمعه است ...
و تو تولدت را فقط با ح س ی ن
جشن میگیری ....
ح س ی ن ،
شانه هایت را میگیرد ....
نگاه قشنگش را به چشمانت می دوزد ....
هر چقدر هم خودم را به در و دیوار بزنم،
ته ِ همه ی مصیبت هایم
می رسد به ندیدنت .......
چشم های خیسم
التماس آمدنت می کنند .....
بهارِ دلِ زمستان زده ام.......!
باید نجاتم دهی .....
غرق شده ام
در زندگی بی "تو" ....
آب تلخ نبودنت را یکجا قورت داده ام
و باز،
در هیاهوی نفس تنگی ها
یادت نمی کنم....!
باید نجاتـم دهی…
تولدت مبـــــــــــــــــارک ......
امام ِ من ......
۹۶/۰۲/۲۲