قرن ما،روزگار مرگ انسانیت است...
استاد حدیثی از پیامبر گفت که :
"مردم همه عیال خدا هستند ...."
و بعد در تفسیرش گفت ماها همه خانواده ی خداییم!نون خور خداییم !!!
حقیقتا دور از چیزی بود که در ذهن تک تک ماها نقش بسته ...
اصلا کداممان میتوانیم فکر کنیم که همه ی ما با خدا،
میشویم یک گروه ... یک خانواده .....
انسان ها،
گاهی در خانواده های سه نفره ی خودشان هم،
یکدیگر را از هم نمی دانند ...
ترم اول به ما می گفتند اگر حقوق نباشد ،
انسان گرگ انسان میشود ...
و ما در عصری زندگی میکنیم که هم حقوق و قانون داریم،
هم گرگ یک دیگریم .....
نگاهی به خودمان وقتی داخل ماشین هایمان هستیم بیندازیم،
به احزاب سیاسی که داریم،
به افکار متفاوت فلسفی که داریم،
به روابط دوستانه ای که یک دفعه خصمانه میشود
.....
ما ،
قانونی گرگ یکدیگریم ...!!
پی نوشت:
دو هفته ی پیش
آقایی پشت چراغ قرمز جان مرا نجات داد !!
اگر کمکش نبود، الان زنده نبودم ...
وقتی کمکم کرد،
تا چند روز حس ِ خوب ِ "زنده بودن ِ انسانیت" را داشتم !!!!
حس غریبی بود!!
+قطعا روایت هدف دیگری را دنبال میکرده !
اما می دانید که من همیشه دنبال دورترین برداشت ها می روم :))