علی را استخوانی در گلو بود و تو را تــیری ...
دوشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۷، ۰۲:۵۱ ب.ظ
انصاف نیست سنگینی شب های علی اصغر را،
با روضه ی تو دوچندان میکنند .....
برای از تو شنیدن ،
همان شب عاشورا کافی است ...
همان یک شب،
غصه ای ابدی در دل می نشاند ....
برای از تو شنیدن،
باید تن دل ،سپری کرد از فولاد ....
تا که دق نکند .......
من این شب ها فقط به تو فکر میکنم ...
به دل تو ...
به نگاه تو ...
به کمر تو که از فرط غم های پی در پی،خم تر و خم تر میشود ...
نگاه بهت زده ی تو را وقتی به علی اصغر خیره ای جلوی چشم هایم به تصویر میکشم ....
به صبح تا ظهرِ سراسر خــ ــون فکر میکنم . . .
من فکر میکنم ...
به "بقی الحسین فردا وحیدا" فکر میکنم ..............
۹۷/۰۶/۲۶