دلخوش گرمای کسی نیستم...آمده ام تا "تو" بسوزانی ام...
آمدم بگویم دلم
بی دلیل گرفته ...
یادم افتاد دروغ
اصلا کار خوبی نیست ....
یادم افتاد
وقت مشکل ها که میشود
بیشتر از همیشه تو را می خواهم . . .
الهی که من روزی هزار بار
فدای زخم هایی که بر جسم و روحت زدند . . .
کاش من ۶۱ هجری
کنارت بودم . . .
همانجا
ما بین خیمه هایت پناه می گرفتم . . . می سوختم . . .
و این روزها را نمی دیدم . . .
می دانی ... ؟؟
من به روزها محکم بودنم
و شب ها جلوی تو کمر خم کردنم خوشم . . .
من فقط به این خوشم که صدای گریه هایم را تو می شنوی فقط . . .
ح س ی ن . . .
وقت آن نشده سراغی از من بگیری ... ؟؟؟؟
خودت می دانی که این "سراغ"ی که من میخواهم
حرم نیست ....
که وعده ی ما
جای دیگری است . . . .
لحظه ای بهشتت را رها کن . . .
با من
در این جهنمی که هستم قرار بگذار . . .
به جهنم من پا که بگذاری
بهشت می شود . . .
که مرا با غیر تو دیگر
حرفی
ن ی س ت .....