آبــ ریـ ــــزان

یک کربلاء ع ط ش . . .!

آبــ ریـ ــــزان

یک کربلاء ع ط ش . . .!

آبــ ریـ ــــزان

".....کناره‌گیر در دنیا، همانند کناره‌گیری کوچ‌کننده از آن،

و نگرنده به دنیا، به دیدة ترسندگان از آن،

آرزوهایت از آن (دنیا) بازداشته شده

و همت و تلاشت از آرایش‌هایش برگرفته شده،

از شادمانی‌اش به سان چشمی که بر آن چیزی بخورد و

آب‌ریــــ ـــزان

شده و بسته گردد،

چشم پوشیده و اشتیاقت در مورد آخرت شناخته شده و مشهور است....."

قسمتی از زیارت ناحیه ی مقدسه،

در وصف ثارالله ....

از زبان ِ آقای زمانمان...

.


اَللّهُمَّ یا رَبِّ نَشکوُ غَیبَةَ نَبِیّنا وَ قِلّةَ ناصِرنا،


وَ کَثْرَةَ عَدُوِّنا و شِدَّةَ الزَّمانِ عَلَیْنا،


وَ وُقَوعَ الفِتَن بِنا وَ تَظاهُرَ اْلخَلْقِ عَلَیْنا،


اَللّهُمُّ صَلِّ عَلی محمّد وَ آل محمّدٍ


وَ فَرِّج ذلِکْ بِفَرَجٍ مِنْکَ تُعَجِّلُهُ،


وَ نَصْرٍ وَ حَقٍّ تُظْهِرُهُ....
.
.
+این جا،نظرات تایید نمیشوند !

بایگانی

مقر فرماندهی

طاهره، پاک ترینِ قلب ها را دارد...
درست وقتی داشتم فکر میکردم که امسال اربعین، نزدیک امتحاناتم است و من نخواهم رفت، پیام داد که
"خوابتو دیدم...بهم گفتی داری با مادرت میری کربلا..."
چقدر این خواب به چشمم دور آمد...آنقدر دور که برداشت دیگری کردم حتی...

اما حالا،
4 بلیط در دست دارم....که علاوه بر همسر و خواهرم، اسم خودم و مادرم روی آن نوشته شده....
همان روزهایی که من یقین به نیامدن داشتم، تو مژده آمدنم را به رفیقم دادی ...
کآش که من لیاقت این حجم از محبتت را داشته باشم . . . .
تو میدانی که شانه هایم از همیشه سنگین تر است... و خسته تر......و خسته تر.....

+
آره طاهره....دارم با مادرم میرم کربلا .......

۰۴/۰۵/۰۸
عاکف...