یافتم من به خدا چشمه ی حیوانم* را...!
شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۶، ۰۸:۰۲ ب.ظ
میگفت" شاید از فطرتت دور شدی ..."
فطرت را نمیدانم کجا دنبالش بگردم ...
اما مدت ها بود سراغ روضه هایت نرفته بودم .....
.
.
استاد میگفت کار تو بیدار کردن فطرت است ...
اما من فکر میکنم تو خودت بخشی از فطرت هــــــــــــر انسانی هستی ....
دوست دارم این روزهای آخر ِ96 ِ عزیز را فقط از تو بگویم...دوست دارم حالا عیان و ظاهر به تو مشغول باشم ...
دلم میخواهد بلند بلند به تو بیندیشم .... و به خودم ثابت کنم هر چه بیشتر سرگرم تو باشم،روحم آرامـ تر است .....
به راستی تو چه داری که با تصورت،
اشک به چشم های من میدود ؟؟؟.....
+دوری همیشه هست....از دوری حرف نزنیم...حرف نزنیم!
.
*عنوان نوشت:
هر کس ذره ای اطراف ادبیات چرخیده باشد ،
میداند چشمه ی حیوان چیست !
اما اگر کسی نمیداند،
توصیه ای اکید دارم که سراغ ریشه اش بروید و بخوانید !
چشمه ی حیوان،
از زیبایی های ادبیات ما است...
۹۶/۱۲/۲۶